جهت یابی درون گمانه ای(Core Orientation):

جهت یابی مغزه فرآیندی است که در طی آن جهت نمونه حفاری شده با توجه به موقعیت اصلی آن پس از جدا شدن از زمین است. عمق و شیب به عنوان شاخص های مهم موقعیت نمونه در نظر گرفته می شود. جهت گیری نمونه به طور کلی برای گمانه های مایل موثر است اما با پیشرفت های اخیر جهت یابی مغزه در نمونه های قائم نیز ممکن شده است. برای تعیین جهت درزه ها، جهت یاب بر روی نمونه گیر نصب شده و بر روی جهت شمال تنظیم می شود. سپس بعد از حفاری نمونه از زمین خارج شده و جهت آن ثبت می شود. از اختلاف جهت قبل و بعد از نمونه گیری، جهت درزه تعیین می شود. با استفاده از جهت یابی مغزه ها می توان موقعیت دقیقی از محل مغزه در گمانه را نشان داد که برای شناخت گسل ها، درزه ها، مرزهای کانی سازی، مرزهای سنگ شناسی، Slicken Slides و Schistosity کمک کننده است. انواع ابزار جهت یابی عبارتند از:

1) Clay Imprint

شکل و مقاطع برشی این سیستم در شکل شماره 1تا 3 نشان داده شده است . لوله مناسب با سایز حفاري انتخاب شده و در مقطع طولی نصف این لوله با سرب مذاب ، پر می شود. این عمل به خاطر جلوگیري از نوسان لوله حین پایین رفتن در گمانه است. خمیر یا گل رس در محفظه اي که با تبدیل به این لوله متصل می شود قرارگرفته و بعد از هر دوره حفاري1 این سیستم با استفاده از سیستم وایرلاین به پایین فرستاده می شود. پس از قرار گیري دستگاه در کف گمانه، قرینه شکل مقطع سنگ کف گمانه مشخص می شود. این همانند دوره حفاري شده بوده و با مقایسه شکل خمیر بدست آمده و ران حفاري شده اقدام به مشخص کردن خط مرجع ( خط Top – Core ) می گردد . ادامه عملیات لاگ با استفاده از این خط مرجع صورت می گیرد .

شکل 1-نمایی از قطعات سیستم Clay Imprint
شکل 2-قسمت پر شده دستگاه Clay Imprint
شکل 3-نحوه مقایسه انتهاي ران با دستگاه

1-1-مزایا و معایب سیستم Clay

در استفاده از این روش می توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف-مزایا:

  • 1- روش تهیه و آماده کردن سریع آن

ب-معایب :

  • 1- طولانی بودن زمان رفت و برگشت ابزار اورینته به گمانه خصوصاً در متراژ هاي بیش از 300 متر ،که باعث کاهش سرعت حفاري می گردد .
  • 2-احتمال افتادن خمیر به ته گمانه که در این صورت ، باید کل لوله هاي حفاري از گمانه خارج و موجب کندي عملیات حفاري می گردد .
  • 3-عدم جوابگویی سیستم در مواردي که سطح مقطع ته ران حفاري به صورت زاویه اي باشد. یا به عبارت دیگر ران حفاري شده توسط درزه از ران بعدي جداشده باشد. و یا سطح مقطع صاف باشد.
  • 4-چنانچه ا ندکی خرده هاي حفاري روي نمونه باشد این سیستم جوابگو نخواهد بود .
2) سیستم میخی یا Van Ruth

این دستگاه داراي دو قسمت مجزا می باشد که بوسیله محوري مرتبط می باشند . قسمتی که میخ ها برروي آن سوار هستند، با استفاده از محور رابط به قسمت دوم متصل شده و می تواند به دور محور خود بچرخد. با توجه به اینکه وزنه اي در سمت زیرین این قسمت تعبیه شده همیشه بعد از خارج کردن از حالت اصلی به حالت اولیه خود بر می گردد . این سیستم نیز با استفاده از سیستم وایرلاین به ته گمانه فرستاده می شود . و با استفاده از تغییرات به وجود آمده در شکل گیري میخ ها وشکل سطح مقطع گمانه ،خط مرجع مشخص می شود .

این سیستم با استفاده از سنتر لایزر قابل استفاده در سایز حفاري PQ نیز می باشد ولی به علت بزرگ بودن سطح مقطع سایز PQ دقت برداشت داده ها پایین می آید

شکل4- نمایی از دستگاه Van Ruth

1-2- مزایا و معایب سیستم Van Ruth

در استفاده از این روش می توان به موارد زیر اشاره نمود:

الف-مزایا:

  • 1-جوابگو بودن سیستم در سطح مقطع هاي شیب دار
  • 2- قابل تبدیل بودن به سایز PQ

ب-معایب :

  • 1- فاصله زیاد بین میخ ها و عدم جوابگو بودن سیستم در سطح مقطع هاي نسبتاً صاف
  • 2- مدت زمان نسبتا زیاد جهت فرستادن Van Ruth به ته گمانه بعد از هر ران (تقریبا بیش از 45 دقیقه) .
  • 3- میخ ها در این سیستم بعد از چندین مرتبه خراب گردیده و همچنین سیستم نگهدارنده میخ ها نیز ضعیف بوده و قابل اطمینان نمی باشد.
3) سیستم EZY MARK

دستگاه EZY MARK یکی از وسایل نسبتا پیشرفته و مطرح براي تعیین امتداد رگه ها و درزه ها می باشد. این دستگاه با ایجاد یک اثر و همچنین شکل گرفتن میخهاي آن مطابق با شکل سنگ ته گمانه، می توان نحوه قرار گیري مغزه در داخل زمین را تعیین و پیرو آن آزیموت آنرا نیز مشخص کرد .این دستگاه از سه قسمت اصلی زیر ساخته شده است :

  • 1- بدنه
  • 2- قسمت میخ دار
  • 3-محافظ یا پوسته
شکل5- نمایی از دستگاه EZY MARK
شکل 6- نحوه تعیین جهت درزه ها با استفاده از دستگاه Ezy Mark

- آماده سازي دستگاه

براي آماده سازي وشروع بکار دستگاه EZY MARK ابتدا باید مراحل ذیل به ترتیب رعایت گردد.

 - آماده کردن قسمت میخ دار

این قسمت شامل چندین میخ و سه عدد واشر سیاه رنگ و یک مداد رنگی مخصوص می باشد که همیشه می بایست سالم بوده و به صورت موجی در هم تنیده شده باشند .

هرزمان واشرها پاره و یا میخها کج شده باشند بایستی بلافاصله آنها را تعویض نمود. لازم بذکر است هر مداد کامل را میتوان به سه قسمت مساوي تقسیم کرد و از آنها استفاده نمود. به هرحال طول مدادها باید حتماً بین 55 تا 60 میلیمتر باشند. همچنین بایستی که مدادها 3تا 5 میلیمتر بالاتر از سطح میخها قرارداشته باشند .

شکل 7- نحوه اثر گذاشتن مداد مورد استفاده در دستگاه Ezy Mark

 - آماده کردن قسمت اصلی یا بدنه 

این قسمت شامل چندین فنر و بلبرینگ و محفظه شیشه اي به همراه سه گوي سفید رنگ لاستیکی میباشد که در درون روغن مخصوصی آزادانه حرکت می کند.براي آماده سازي دستگاه ابتدا با آزاد کردن زبانه ها وبستن پیچ انتهایی دستگاه ، گویها را آزاد و با بستن پوسته محافظ و محکم کردن آن با استفاده از آچار مخصوص دستگاه راجهت شروع عملیات آماده می سازیم.

شکل 8- نمایی از بدنه دستگاه Ezy Mark

- اتصال دستگاه برروي اینرتیوب

پس ازآماده سازي دستگاه نوبت به اتصال آن برروي اینرتیوب و شروع عملیات حفاري می رسد. این دستگاه توسط ساچمه هایی در قسمت انتهایی اینرتیوب قرار می گیرد . سپس به جهت ایمنی بیشتر با استفاده از هدایت کننده مخصوص که در سرلوله ها قرار می گیرد به ته گمانه منتقل شده و در پایان پس از علامت زدن سنگ و با فشار بروي چهار زبانه کناري ، فنرهاي مورد نظر بسته و گویها را ثابت نگه می دارد و سپس به درون اینرتیوپ رفته و حفاري صورت می گیرد

شکل 9- نحوه استفاده از ابزار Ezy Mark واتصال آن به اینرتیوپ

- نحوه علامت گذاري روي نمونه ها

پس از اتمام عملیات حفاري یک ران و خارج نمودن نمونه ها از درون جداره سوم ،کار مطابقت نمونه ها با دستگاه EZY MARK آغاز می شود .ابتدا پوسته محافظ دستگاه را به جهت قرائت از آن خارج و سپس خط کش مخصوص دستگاه را متصل نموده و نمونه علامت خورده با دستگاه مطابقت داده می شود

شکل 10- نحوه قرار گرفتن دستگاه Ezy Mark و مغزه در خط¬کش
شکل 11- اورینته کردن مغزه با دستگاه Ezy Mark

- مزایا و معایب سیستم در EZY MARK

در استفاده از این روش می توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف- معایب:

  • 1-گران بودن هزینه استفاده از EZY MARK و تعمیر و نگهداري آن نسبت به دو سیستم قبلی
  • 2-EZY MARK بعد از ضربه زدن در بالاي مغزه قرار گرفته و هنگام حفاري و با حرکت هاي جزئی باعث ساییده شدن سطح علامت خورده می شود . اگر سنگ مقاومت کمتري داشته باشد باعث از بین رفتن سطح مورد نظر خواهد شد ، بخصوص زمانی که طول دوره حفاري بیشتر باشد . در این حالت وزن EZY MARK بیشتر در سطح علامت خورده تاثیر گذار خواهد بود.
  • 3-نشان مداد قابل اعتماد نیست زیرا بعضی مواقع علامت نمی زند و یا در اثر ضربه نوك مداد شکسته شده وچندین اثر در جاهاي مختلف سطح مغزه مشاهده می شود .
  • 4- براي سایز PQ سطح مقطع EZY MARK کوچک بوده و چفت کردن نمونه با سر میخدار آن اغلب با مشکل مواجه می شود .
  • 5-براي سایز PQ خط کش مخصوص EZY MARK موجود نمی باشد .
  • 6-بعد از ضربه زدن EZY MARK به داخل اینر تیوپ رفته و حفاري شروع می شود و امکان امتحان مجدد آن نمی باشد.
  • 7-در بعضی مواقع اتفاق می افتد که ساچمه ها کاملاً در یک امتداد نیستند و شناسایی جهت نمونه مشکل می شود .

ب-مزایا:

  • 1-یکی از مهمترین مزیت هاي این سیستم مارك کردن مغزه حین عملیات حفاري می باشد که باعث افزایش راند مان حفاري شده و کیفیت مطالعات نیز بالا می رود .
  • 2-این سیستم به راحتی به سر اینرتیوپ نصب شده و به داخل گمانه فرستاده می شود و به هنگام رسیدن به کف گمانه بعد از ضربه زدن به کف شکل مغزه را برداشته و قفل می شود ، بطوریکه هنگام قفل شدن مهره هاي کناري جمع شده و EZY MARK به داخل اینرتیوپ می رود . در این حالت دیگر نیازي به بیرون آوردن ایزي مارك از گمانه نبوده و حفاري شروع می شود و این عمل باعث بالا رفتن سرعت حفاري می گردد .بر خلاف سیستم هایی که بعد از هر بار اورینته کردن سیستم اورینته بیرون کشیده می شد و دوباره حفاري شروع می گردد EZY MARK داراي خط کش مخصوصی است که به راحتی پس از چفت کردن نمونه با سر میخها، خط Bottom نمونه کشیده می شود. بر خلاف سیستم ها ي قبلی که فاقد خط کش اند و اجراي مطا بقت شکل ته مغزه با سیستم با خطا همراه است که میزان این خطا اغلب با 5 درجه می باشد.
  • 3-EZY MARK حاوي یک مداد نشانگر می باشد که در سر میخدار EZY MARK قرارگرفته و هنگام ضربه زدن به کف گمانه به همراه سه سر میخدار علامت زده و جمع می شود. این مداد غالباً در سطوح صاف نمونه و در هنگام تطبیق آن با ایزي مارك کمک زیادي می کند .
  • 4-تعویض میخهاي کج شده در حین ضربه زدن در این سیستم به راحتی امکان پذیر می باشد در حالیکه در سیستم Van Ruth براي تعویض یک میخ باید کل سیستم اورینته تعویض شود .
  • 5-فواصل میخها به هم نزدیک بوده و تطبیق نمونه ها به راحتی انجام پذیر می باشد .
  • 6-برخلاف سیستم هاي قبلی در هر دوسطح صاف و شیب دار کاربرد دارد.
بررسی فرمهاي لاگ ساختاري
فرم A

این فرم براي مناطق خاکی ( جاهایی که سنگ رفتار خاکی نشان میدهد و حالت خود را از دست داده است ) پر می شود .

From ,To

این آیتم ها بر اساس تغییرات در پارامترهاي اندازه گیري شده این جدول تعیین خواهد شد ، بعبارت ساده تر هرگونه تغییر در خصوصیات خاك مورد مطالعه باعث تغییر اینتروال خواهد شد .

 Recovery

بازیابی مغزه براي اینتروال مشخص بر حسب متر که توسط لاگر انجام خواهد شد .

Rock

تیپ سنگ در مناطقی که سنگ رفتار خاکی نشان میدهد و حالت خود را از دست داده است . (در صورت قابل تشخیص بودن).

 Weathering

میزان هوازدگی در محدوده هاي خاکی که بر اساس کدهاي زیر طبقه بندي میشود .

  • :UW - غیر هوازده (هیچ تغییر رنگ و مقاومتی در آن دیده نمیشود )
  • :SW- کمی هوازده ( کمی التره شده و در این حالت رنگ سنگ کمی از حالت فرش تغییر یافته و مقاومت سنگ نیز مقداري نسبت بحالت فرش کمتر شده است )
  • :MW-هوازدگی متوسط (رنگ سنگ تغییر یافته ، ممکن است سطوح ضعیف باز شده و رنگ سطوح نیز تغییر می یابد ، آلتراسیون شروع به نفوذ در متن سنگ می نماید و سنگ بصورت قابل توجهی ضعیف تر از سنگ فرش می باشد)
  • :HW-هوازده (رنگ سنگ تغییر یافته ، سطوح ضعیف باز شده اند و این سطوح غنی از کانی هاي رسی بوده ، بافت سنگ در مجاورت نقاط ضعیف ممکن است آلتره شده باشد ، آلتراسیون هم به شدت داخل متن سنگ نفوذ کرده اما مغزه همچنان تیپ سنگی خود را از دست نداده است .)
  • :CW-کاملا هوازده (سنگ کاملا تغییر رنگ داده و بخاك تبدیل شده است اما فابریک سنگ بطور عمده حفظ شده است . خصوصیات خاك وابسته به منشاء اصلی سنگ مادر است ).
  • :RS-خاك برجا (سنگ بطور کامل به خاك تبدیل شده و تمام بافت اصلی سنگ از بین رفته است – به لاگ خاك مراجعه شود)
 Soil type

در این آیتم خاك بر اساس دانه بندي آن تقسیم می شود و عملا در معادن و مطالعات ساختاري معدن کاربرد ندارد

Dilatency و Plasticity

این آیتم ها مربوط به انجام تست هاي آزمایشگاهی در آزمایشگاههاي مخصوص بوده و عملا از کار لاگ صحرایی جدا می باشد .

 Moisture

میزان رطوبت خاك بوده و بر اساس کدهاي زیر طبقه بندي می شود :

  • :D - خشک (نبود رطوبت)
  • :SM - کمی مرطوب (در تماس با دست کمی خنکی احساس می شود)
  • :M -مرطوب (نمدار و مرطوب ولی رطوبتی قابل مشاهده نیست)
  • :SW -کمی خیس (زمانی که خاك در دست فشرده میشود آب از آن می چکد)
  • :W -خیس (خاك کاملا اشباع شده و آب در آن مشاهده میشود)
 Colour

رنگ خاك

 Strenght

میزان استحکام مغزه بوده و بر اساس کدهاي زیر طبقه بندي می شود :

  • :X1- خاك بسیار نرم (براحتی با فشار انگشت اشاره چندین سانتیمتر نفوذ انجام میگیرد)
  • :X2- خاك نرم (براحتی با فشار انگشت شست چندین سانتیمتر نفوذ انجام میگیرد).
  • :X3- خاك ملایم (میتوان با فشار متوسط انگشت شست چندین سانتیمتر نفوذ انجام داد).
  • :X4-خاك سفت (مستعد فرو رفتگی با انگشت شست ولی نفوذ فقط با اعمال فشار زیاد امکان پذیر است)
  • :X5- خاك بسیار سفت (مستعد تو رفتگی فقط با ناخن انگشت شست)
  • :H1- سنگ بسیار ضعیف (شاید در دست به سختی شکسته شود)
  • :H2- سنگ ضعیف (براحتی با چاقو بریده می شود)
  • :H3-سنگ نسبتا ضعیف (به سختی با چاقو بریده میشود ، با کندن میشود گود کرد)
  • :H4- سنگ نسبتا سخت (با چاقو بریده نمی شود تا 5 میلیمتر میشود با کندن گود کرد)
  • :H5-سنگ سخت (براي شکستن سنگ یک ضربه چکش کافی است)
  • :H6- سنگ بسیار سخت (براي شکستن سنگ به چندین ضربه چکش نیاز است)
  • :H7-سنگ فوق العاده سخت (با ضربه چکش ایجاد طنین میکند)
 Structure

این آیتم مربوط به ساختار خاك بوده و بر اساس کدهاي زیر طبقه بندي می شود :

 Zoning

منطقه بندي( خاك شامل قسمت هاي مجزا با رنگها ، اندازه دانه ها و خصصوصیات متفاوت دیگر شامل ضخامت ، جهت یافتگی و هر نوع عارضه قابل تشخیص که بایستی توصیف گردد ، همچنین مرزبندي بین زون ها باید مشخص گردد که تدریجی است یا مجزا ) این آیتم به 3 کد تقسیم میگردد :

  • :Layer-لایه اي ( زون در طول نمونه بصورت آشکار ادامه دارد )
  • :Lens-عدسی ( لایه هاي منقطع یا ماده متفاوت با اشکال عدسی وار )
  • :Pocket-پاکتی ، حفرات نامنظم ( ورود نامنظم ماده متفاوت ).
 Defects

نقاط ضعیف یا آسیب پذیر ( تخمین ابعاد جهت یافتگی ها و فضاي گسیختگیها باید برآورد گردد ، سطح نا پیوستگی یا شکستگی در طول ساختار باید توصیف گردد ( مثلا زبري یا نرمی ) که شامل کد هاي زیر میباشد :

  • -توده اي: Massive
  • -درزه اي: Jointed
  • -جهت یافته: Foliated
  • -خش لغز دار: Slickensided
 Cemented

سیمانی شدن (دانه هاي درشت خاك ها یا شکستگیها با مشارکت هم تحت عوامل مختلف شاید سیمانی شوند ، عامل سیمانی کردن طبیعی باید تشخیص داده شود . درصورت ممکن پیدایش ، شدت ، واکنش با اسید و امثالهم باید مشخص گردد ، که شامل کدهاي زیر میباشد :

  • :Weakly cemented-سیمانی ضعیف (تجمعات سنگی سیمانی شده در زمانی که خاك اشباع شده باشد بوسیله دست شکسته و گسیخته میشود )
  • :Strongly cemented-بشدت سیمانی شده (تجمعات سنگی سیمانی شده در زمانی که خاك اشباع شده باشد بوسیله دست شکسته و گسیخته نمیشود )
 Origin

منشاء خاك یا رسوبات ( باید تشخیص داده شود که خاك مورد مطالعه حمل شده هستند یا هوازده برجا که شامل کدهاي زیر میباشد :

  • حمل شده :Trc
  • هوازده : Insitu
فرم B

این فرم در متراژهاي سنگی مغزه ها ( اعم از اورینته شده و غیر اورینته ) کاربرد دارد و باید تکمیل گردد .

 Run

شماره ران حفاري که برداشت ها در آن انجام میشود.

 Depth

عمقی که نا پیوستگی در طول خط اورینته اندازه گیري میشود ( توضیح اینکه هر عارضه ساختاري که مشاهده میگردد در همان عمق بصورت جداگانه برداشت میشود ، بعنوان مثال ممکن است در یک عمق یک درزه و یک گسل وجود داشته باشد که هردوتا در همان عمق و بصورت جداگانه برداشت میشود) .

 Rock type

لیتولوژي که ناپیوستگی در آن اتفاق افتاده است .

 Structure

عبارت است از ساختارهاي زمین شناسی که مطابق کدهاي زیر مشخص میگردد :

  • :(Joint) J-درزه - هر نوع عارضه اي که بازشدگی آن کمتر از 5 میلیمتر باشد ( با هرنوع پرکننده اي)
  • :(joint set) Js- دسته درزه – بیش از یک عدد درزه با مشخصات ساختاري یکسان .
  • :(Major joint) Mj - درزه اصلی - هر ناپیوستگی که بازشدگی آن بین 5 تا 60 میلیمتر باشد
  • :(Major jointset) Mjs - دسته درزه اصلی – بیش از یک عدد درزه اصلی با مشخصات ساختاري یکسان
  • :(Possible fault) PF -گسل احتمالی – هر ناپیوستگی که بازشدگی آن بیش از 60 میلیمتر باشد (با هرنوع پرکننده اي)
  • :(other) O -سایر – مواردي غیر از موارد ذکرشده در بالا
 Comments

هر نوع توضیح اضافی که در مورد ناپیوستگی میتوان ذکر کرد .مثلا اورینته شدن یا عدم اورینته شدن با ذکر دلیل.

 T/B
  • قسمت فوقانی قطعه پایینی: T (Top of bottom stick)
  • قسمت پایینی قطعه فوقانی: B (Bottom of Top stick)

در صورت اورینته کردن مغزه ها براي تعیین مقدار زاویه β از T یا B استفاده میشود درصورتیکه از قسمت فوقانی قطعه پایینی استفاده شود در جدول و در ستون مربوطه (T) ودر صورتیکه از قسمت پایینی قطعه فوقانی استفاده شود در جدول و ستون مربوطه (B) قید میگردد .

 α

زاویه بین ناپیوستگی و جهت حفاري

β

درصورتی که براي اندازه گیري زاویه β از Bottom of Top stick (قسمت پایینی قطعه فوقانی ) استفاده شود β زاویه بین BASE LINE و بیشترین شیب درزه در جهت عقربه هاي ساعت میباشد ( مطابق شکل زیر – مغزه بالایی ). ودر صورتیکه براي اندازه گیري زاویه β ازTop of bottom stick ( قسمت فوقانی قطعه پایینی ) استفاده شود β زاویه بین BASE LINE و بیشترین شیب درزه در خلاف جهت عقربه هاي ساعت میباشد ( مطابق شکل زیر – مغزه پایینی ).توضیح اینکه همیشه مقدار زاویه β در Tو B برابر 360 درجه است.

 Ori mark depth

عمقی که اورینته کردن در آن صورت می گیرد.(همیشه اول رانی است که اورینته شده است.)

 Ori Line (1-3)

درجه اي است که نشاندهنده کیفیت خط اورینته می باشد. با چفت کردن دو قطعه مجاور هم ( قطعه آخر ران قبلی و اولین قطعه ران فعلی) علامت اورینته فعلی باید با خط اورینته قبلی مقایسه شود . موقعیت خط اورینته هر کدام از قطعات مقایسه میشوند تا مشخص شود که آیا خط رسم شده ممتد است یا خیر ( یعنی خطهاي اورینته بهم وصل میشوند ) .

درجات اختصاص یافته به شرح زیر میباشد :

  • 1- اگر دو یا چند خط اورینته تا حداکثر 5 درجه اختلاف بهم وصل شوند
  • 2- در صورتیکه بنظر رسد خط اورینته صحیح بوده ولی خط اورینته مجاور دیگري براي چک کردن وجود نداشته باشد.
  • 3- اگر خط اورینته مچ نمی شود یا بصورت سوال برانگیز و با شک و تردید بهم مچ می شوند.
 Reading (1-3)

درجه اي است که نشاندهنده کیفیت قرائت زاویه هاي α و β را نشان میدهد .

درجات اختصاص یافته به شرح زیر میباشد :

  • 1- اگر سطح درزه صفحه اي بوده وتنها یک قرائت براي زاویه هاي α و β امکانپذیر باشد
  • 2- درصورتی که صفحه ناپیوستگی اندکی موجدار بوده و لذا امکان قرائت دو زاویه براي زاویه هاي α و β وجود دارد
  • 3-در صورتی که صفحه ناپیوستگی طوري باشد که امکان 3 قرائت براي زاویه هاي α و β وجود داشته باشد (در مواقعی که صفحه ناپیوستگی شدیدا مواج بوده و یا پله اي با شیبهاي مختلف باشد)
 Jcmi

شکل سطح درزه که براساس طبقه بندي زیر تقسیم میگردد :

  • -Polished اگر صفحه ناپیوستگی کاملا صیقلی و خش لغز دار باشد.
  • -Smooth planar اگر صفحه ناپیوستگی صفحه اي صاف باشد.
  • -Rought planar اگر صفحه ناپیوستگی صفحه اي زبر باشد.
  • -Slickensided Undulating اگر صفحه ناپیوستگی مواج خش لغزدار باشد.
  • -Smooth Undulatingاگر صفحه ناپیوستگی مواج صاف باشد.
  • -Rought Undulatigاگر صفحه ناپیوستگی مواج زبر باشد.
  • -Slickensided Steeppedاگر صفحه ناپیوستگی پله اي خش لغزدار باشد.
  • -Smooth Steeppedاگر صفحه ناپیوستگی پله اي صاف باشد.
  • -Rought Steepped اگر صفحه ناپیوستگی پله اي زبر باشد.
 Apre

میزان باز شدگی درزه بر حسب میلیمترمی باشد.

 Fill type

تیپ پرکننده سطوح درزه ها که بر اساس کدهاي زیر تعیین میشود.

در صورتیکه سطح ناپیوستگی مضرس یا دندانه دار باشد:

  • اگر ضخامت گوژ(پرکننده)بیشتر از حداکثر دامنه بی نظمی باشد.
  • - اگر ضخامت گوژ(پرکننده)کمتر از دامنه بی نظمی باشد.

اگر پرکننده مواد نرم برشی مانند تالک باشد:

  • -در صورتیکه ریز دانه باشد.
  • - در صورتیکه متوسط دانه باشد
  • -در صورتیکه زبر دانه باشد.

اگر پرکننده مواد غیر نرم برشی باشد:

  • -در صورتیکه ریز دانه باشد.
  • - در صورتیکه متوسط دانه باشد.
  • - در صورتیکه زبر دانه باشد.
  • - در صورتیکه پچ پچ باشد.
  • -در صورتیکه هیچ کدام از موارد فوق نباشد.
 Fill Thick

ضخامت پرکننده بر حسب میلیمتر.اگر ضخامت پرکتتده خیلی کم باشد بصورت1 < نشان داده میشود.

 Fill Mat

مشخص کننده کانی غالب پرکننده.در صورتیکه دو نوع کانی مختلف باشد، کانی که مقدار آن بیشتر است ابتدا و کانی که مقدار آن کمتر است بعدا نوشته میشود. مانند PYY-CLY

فرم C

این فرم نیز همانند فرم قبلی در متراژهاي سنگی مغزه ها ( اعم از اورینته شده و غیر اورینته ) کاربرد دارد و باید تکمیل گردد.

 From & To

بازه هاي 2.5 متري و در صورت تغییرات لیتولوژي در محل کنتاکت و یا تغییرات ساختار تکتونیکی مانند زونهاي گسل خورده و آلتره و غیره جدا میشود.

 SCR

نشانگر طول مغزه هاي سالم بر حسب متر که چفت کردن قطعات تا حدودي امکان پذیر است در طول بازه ي اندازه گیري شده می باشد. (شکل 12)

شکل12- مثالی از ماتریس، TCR و SCR

طول کل مغزه هاي بدست آمده در اینتروال یا بازه ي اندازه گیري شده (شامل قطعات سالم و خرد)بر حسب متر.

RQD

مجموع طول قطعات سالم (استوانه اي) بزرگتر یا مساوي 10 سانتیمتر بر حسب متر.

باید توجه داشت که فقط شکستگیهاي طبیعی در اندازه گیري RQD در نظر گرفته میشود،از شکستگیهاي دستگاهی یا دستی یا باز شدگی رگه اي صرفنظر می شود. RQD همیشه کوچکتر یا مساوي SCR می باشد.

 Rock Type

جنس سنگ در بازه هاي ژئوتکنیکی می تواند شامل مواردي مثل هوازدگی، گسل خوردگی،برشی، چین خورده و لایه بندي شده باشد.بعبارت دیگر در صورت وجود ساختارهاي تکتونیکی و یا هوازدگی در بازه هاي اینتروال در ستون Rock Type ذکر خواهد شد.

 Hardness

سختی سنگ که بر اساس رده بندي زیر تعیین میگردد:

  • -X1خاك بسیار نرم (براحتی با فشار انگشت اشاره چندین سانتیمتر نفوذ انجام میگیرد)
  • -X2خاك نرم (براحتی با فشار انگشت شست چندین سانتیمتر نفوذ انجام میگیرد).
  • -X3خاك ملایم (میتوان با فشار متوسط انگشت شست چندین سانتیمتر نفوذ انجام داد).
  • -X4خاك سفت (مستعد فرو رفتگی با انگشت شست ولی نفوذ فقط با اعمال فشار زیاد امکان پذیر است)
  • -X5خاك بسیار سفت (مستعد تو رفتگی فقط با ناخن انگشت شست)
  • -H1سنگ بسیار ضعیف (شاید در دست به سختی شکسته شود)
  • -H2سنگ ضعیف (براحتی با چاقو بریده می شود)
  • -H3 سنگ نسبتا ضعیف (به سختی با چاقو بریده میشود ، با کندن میشود گود کرد)
  • -H4سنگ نسبتا سخت (با چاقو بریده نمی شود تا 5 میلیمتر میشود با کنده گود کرد)
  • -H5سنگ سخت (براي شکستن سنگ یک ضربه چکش کافی است)
  • -H6سنگ بسیار سخت (براي شکستن سنگ به چندین ضربه چکش نیاز است)
  • -H7سنگ فوق العاده سخت (با ضربه چکش ایجاد طنین میکند)
 Weathering

هوازدگی توده سنگ که بر اساس رده بندي زیر تعیین میگردد:

  • -UW غیر هوازده (هیچ تغییر رنگ و مقاومتی در آن دیده نمیشود )
  • -SW کمی هوازده (کمی التره شده و در این حالت رنگ سنگ کمی از حالت فرش تغییر یافته و مقاومت سنگ نیز مقداري نسبت بحالت فرش کمتر شده است)
  • -MW هوازدگی متوسط (رنگ سنگ تغییر یافته ، ممکن است سطوح ضعیف باز شده و رنگ سطوح نیز تغییر می یابد ، آلتراسیون شروع به نفوذ در متن سنگ می نماید و سنگ بصورت قابل توجهی ضعیف تر از سنگ فرش می باشد)
  • -HWهوازده (رنگ سنگ تغییر یافته ، سطوح ضعیف باز شده اند و این سطوح غنی از کانی هاي رسی بوده ، بافت سنگ در مجاورت نقاط ضعیف ممکن است آلتره شده باشد ، آلتراسیون هم به شدت داخل متن سنگ نفوذ کرده اما مغزه همچنان تیپ سنگی خود را از دست نداده است.)
  • CW-کاملا هوازده (سنگ کاملا تغییر رنگ داده و بخاك تبدیل شده است اما فابریک سنگ بطور عمده حفظ شده است. خصوصیات خاك وابسته به منشاء اصلی سنگ مادر است )
  • -RSخاك برجا (سنگ بطور کامل به خاك تبدیل شده و تمام بافت اصلی سنگ از بین رفته است
 Matrix

قطعاتی که نمی توان آنها را با قطعات سالم چفت کرد و شامل مغزه هاي سست و خرد شده می باشد و یر حسب متر اندازه گیري میشود.

 Matrix Type

جنس ماتریكس كه بر اساس كدهاي زیر تعیین مي شود:

  • :M1خرد شدگي ناشي از عملكرد گسل
  • :M2خرد شدگي ناشي از عملكرد زونهاي برشي
  • :M3خرد شدگي ناشي از عملكرد درزه هاي زیاد و وسیع
  • :M4خرد شدگي ناشي از فرایند كاني سازي وسیع
  • :M5خرد شدگي ناشي از آلتره شدن مواد تشكیل دهنده سنگ M6: خرد شدگي ناشي از شكستگیهاي وسیع دستگاهي
 Set1Count

تعداد درزه هاي موجود در اینتروال یا بازه ژئوتکنیکی که اندازه آنها بین 30-0 است.

 Set1Infill hardness

سختی پرکننده درزه ها بر اساس اشل موهس و جدول زیر.(توضیح اینکه اگر پرکننده درزه ها دو نوع کانی مختلف باشد مانند PYY-CLY آنگاه سختی کانی ضعیف نوشته میشود.)

 Infill desc

جنس پرکننده درزه ها.(هر نوع کانی که در هر یک از درزه هاي 30- 0 مشاهده میشود.)

 Infill thick

ضخامت پرکننده درزه ها بر حسب میلیمتر. درزه هایی که پرکننده آنها کمتر از 1میلیمتر باشد بصورت1 ˂ نشان داده میشود.

 Infill type

تیپ پرکننده سطوح درزه ها که بر اساس کدهاي ژئوتکنیکی زیر تعیین میشود. براي گوژ(Gouge )،درجات 1 و2 که دلالت دارد بر مواد نرم برشی و رگه هاي پرکننده نرم.برشی نرم دلالت دارد بر مواد نرم و ترد که براحتی با انگشتان شکسته میشود مانند ژیپس، سرپانتین هوازده، کلریت هوازده،رس، گرافیت و غیرو.

مواد برشی غیر نرم دلالت دارد بر مواد پرکننده غیر ترد و شکننده که از سنگ میزبان نرم تر است. مانند سنگ میزبان برشی و کلسیت خرد شده و هوازده.

*در صورتیکه سطح ناپیوستگی مضرس یا دندانه دار باشد:

  • 1-اگر ضخامت گوژ(پرکننده)بیشتر از حداکثر دامنه بی نظمی باشد.
  • 2- اگر ضخامت گوژ(پرکننده)کمتر از دامنه بی نظمی باشد.
  • 3- در صورتیکه ریز دانه باشد.
  • 4- در صورتیکه متوسط دانه باشد.
  • 5- در صورتیکه زبر دانه باشد.

* اگر پرکننده مواد غیر نرم برشی باشد:

  • 6- در صورتیکه ریز دانه باشد.
  • 7- در صورتیکه متوسط دانه باشد.
  • 8- در صورتیکه زبر دانه باشد.
  • 9- در صورتیکه پچ پچ باشد.
  • 10- در صورتیکه هیچ کدام از موارد فوق نباشد.
 Wall alter

آلتراسیون دیواره درزه که بر اساس کدهاي زیر تعیین میگردد:

  • 1- اگر سختی دیواره درزه مساوي با سختی سنگ میزبان باشد.
  • 2- اگر سختی دیواره درزه بزرگتر از سختی سنگ میزبان باشد.
  • 3- اگر سختی دیواره درزه کمتر از سختی سنگ میزبان باشد.

توضیح اینکه ستونهاي مربوط به Set2(30-60) و Set3(60-90) مشابه Set1(0-30) می باشد.

 No of open sets

تعداد دسته درزه هاي موجود که قابل تشخیص است. اگر فقط یک درزه موجود باشد آن را رندم (اتفاقی)در نظر میگیریم و اگر بیش از یک درزه موجود باشد (با مشخصات یکسان) آن را دسته درزه در نظر میگیریم.کد گذاري آن بصورت زیر است:

  • R- در صورتیکه سنگ یکپارچه و فاقد درزه ویا حداقل درزه باشد.
  • 1- در صورتیکه یک دسته درزه موجود باشد.
  • R+1- در صورتیکه یک دسته درزه و درزه هاي رندم موجود باشد.
  • 2- در صورتیکه دو دسته درزه موجود باشد.
  • R+2 - در صورتیکه دو دسته درزه و درزه هاي رندم موجود باشد.
  • 3 - در صورتیکه سه دسته درزه موجود باشد.
  • R+3 - در صورتیکه سه دسته درزه و درزه هاي رندم موجود باشد.
  • HJ - در صورتیکه تعداد دسته درزه 4 یا بیشتر و درزه هاي رندم و شدیدا درزه دار باشد.
  • CR - در صورتیکه سنگ خرد شده باشد.
 Apre

میزان باز شدگی درزه بر حسب میلیمترمی باشد.

 CJ Count

تعداد درزه هاي سیمانی که بایستی شمرده شود. با این توضیح که تنها درزه هایی که در پیرامون مغزه ممتد هستند ، شمرده میشوند.

 CJ Infill type

که عبارتست از جنس درزه هاي سیمانی که همانند درزه هاي باز تعیین میشود.

 CJ Infill thick

که عبارتست از ضخامت درزه هاي سیمانی بر حسب میلیمتر.

 CJ Wall alter

آلتراسیون دیواره درزه سیمانی که همانند درزه هاي باز بر اساس کدهاي زیر تعیین میگردد:

  • 1- اگر سختی دیواره درزه سیمانی مساوي با سختی سنگ میزبان باشد.
  • 2 - اگر سختی دیواره درزه سیمانی بزرگتر از سختی سنگ میزبان باشد.
  • 3- اگر سختی دیواره درزه سیمانی کمتر از سختی سنگ میزبان باشد

*عكسبرداري از مغزه ها:

مغزه ها بایستي در حد امكان پس از حفاري با دوربین دیجیتالي با وضوح 3 مگاپیكسل یا بیشتر عكسبرداري رنگي گردد.در هنگام عكسبرداري دوربین، بایستي با فاصله ثابت و مناسب از كر نگه داشته شود.لنز دوربین باید با كمترین انحراف نسبت به مركز كرباكس نگه داشته شود.اززاویه باز لنز دوربین بدلیل احتمال انحراف باید اجتناب كرد. هر مرحله تصویربرداري از كر باید شامل پلاكي با اطلاعات زیر باشد.

  • -نام گمانه( Borehole ID)
  • - تاریخ( Date)
  • -عمق(Depth)
  • - شروع نقطه(Starting point )
  • - جهت پیشروي(Direction of advance)

عكسها باید ذخیره شوند در فولدرهایي با همه اطلاعات قابل استفاده مربوط به گمانه.

*نمونه برداري ژئوتكنیك

بازه هاي نمونه برداري ژئوتكنیك مي بایست مطابق با تصاویر و لاگ ژئوتكنیك باشد. نمونه هاي ژئوتكنیك مي بایست تا حدامكان عاري از ساختارهاي داخلي مانند رگه و درزه هاي سیماني باشد.میكرودرزه ها و جهت یافتگي ها بایستي با زاویه هاي كمتر از 60 درجه نسبت به محور كر انتخاب شوند.

براي انجام تست سه محوره،طول نمونه بایستي حداقل3 برابر قطر مغزه باشد.

براي انجام تست هاي تك محوره تنشي و كرنشي،طول نمونه باید حداقل 10 سانتیمتر بوده و فاصله درزه تا محل برش در طرفین درزه حداقل باید2سانتیمتر باشد.

نمونه هاي ژئوتكنیك باید از نمونه هاي سالم در هر اینتروال كه بیانگرلاگ ژئوتكنیك باشد،انتخاب شوند.

نمونه¬هاي انتخابي ثبت میگردد در جداول مربوطه و نمونه ها باید طوري پوشانده و بسته بندي شوند كه در هنگام حمل و نقل و جابجایي آسیبي به آنها نرسد.

4) جهت یاب دیجیتال:

استفاده از یک سیستم الکترونیکی برای جهت یابی دقیق نمونه های مغزه گیری شده به کار برده می شود. نمونه های مختلفی از دستگاه دیجیتال موجود است که معروف ترین آن ها، Reflex می باشد و در شکل 13 است. ضمن اینکه در انتخاب روش جهت یابی، گفتگویی بین حفار و زمین شناس انجام گیرد. مهم است که حفاری با روش راحت تر انجام شود و زمین شناس معایا و مزایای آن را درک کند تا بتواند خطاهایی مانند علائم جهت گیری بد را نشان دهد.

همچنین در این شرکت مهندسین مشاور با استفاده از دستگاه دیجیتال Digi Oriente فرآیند لازم برای جهت یابی انجام می شود(شکل14).

شکل13- دستگاه جهت یاب دیجیتالی Reflex
شکل14- دستگاه جهت یاب دیجیتال Digi Oriente