ژئوفیزیک دریایی
روشهای ژئوفیزیک دریایی با هدف شناسایی ویژگیهای ساختاری زیرسطحی، لایههای زمینشناسی و اجسام مدفون در خاک برای ساخت تاًسیسات و زیر ساختها در آبهای کم عمق و عمیق به کار میرود. ژئوفیزیک دریایی اطلاعات ارزشمندی از بستر دریا و شرایط زیر سطحی خاک را در اختیار طراحان پروژههای عمرانی قرار میدهد
ژئوفیزیک دریایی شامل روشهای مختلفی میباشد که برای شناسایی شرایط و ویژگیهای بستر دریا و زیر آن استفاده میشود که با توجه به نیاز روشهای گوناگونی را شامل میشود. این روشهای مختلف به طور کلی به صورت کنترل از راه دور یا remote sensing برای شناسایی بستر دریا و لایههای زیرین آن استفاده میگردد. این مهندسین مشاور با توجه به شرایط پروژه و مقتضیات آن قابلیت انجام عملیات ژئوفیزیک دریایی را به روش های زیر برای کارفرمایان گرامی دارا میباشند:
- ساب باتم پروفایلینگ
- شکست لرزهای یا Seismic Reflection
- ساید اسکن سونار
- مگنومتر (مغناطیس سنجی)
- هیدروگرافی
- مروری بر نقش عمقسنجی در مطالعات ژئوفیزیک دریایی
ساب باتم پروفایلینگ
سیستمهای Sub-Bottom Profiling اساساً به روشی مشابه سونار، رادار و سایر سیستمهای موقعیتیابی بازتابنده عمل میکنند. آن ها از یک منبع انرژی صوتی یا لرزه ای برای ایجاد یک موج فشاری استفاده می کنند که از ستون آب به پایین و به بستر دریا می رود. با ثبت بازگشت های بازتابی این صدا با استفاده از آرایه هیدروفون حساس به فشار، می توان تصویری از ساختار زیرسطحی و زمین شناسی زیر بستر دریا ساخت.
انواع مختلفی از سیستمهای ساب باتم پروفایلر موجود است، برخی فرکانسهای بسیار بالا را انتقال میدهند که قادر به شناسایی ویژگیهای زمینشناسی کوچک در بخش کم عمق بستر دریا (کمتر از ۱۰ متر زیر بستر دریا) هستند و برخی فرکانسهای پایینتر را که قادر به شناسایی زمینشناسی و ویژگیهای عمیقتر هستند، ارسال میکنند. (اعماق بالا، 100 متر یا بیشتر).
لازم به ذکر است که فرکانسهای پایینتر میتوانند ویژگیهای بخش¬های عمیقتری را شناسایی کنند، با این حال، یک مبادله در «رزولوشن یا وضوح تصاویر» وجود دارد که می¬توان آن را به صورت زیر خلاصه نمود:
- فرکانس های بالا = وضوح بالا، تصویربرداری کم عمق.
- فرکانس های پایین = وضوح کم، تصویربرداری عمیق.
انواع ساب باتم پروفایلر
منابع صوتی ساب باتم پروفایلر در چهار نوع اصلی وجود دارند که هر کدام برای اهداف مختلف مناسب هستند:
- پینگر - سیستم با بالاترین فرکانس (بین 2 تا 20 کیلوهرتز) می باشد که از یک مبدل سرامیکی برای تولید و تشخیص پالس های صوتی استفاده می نماید. این سیستم تصویری با وضوح بالا تولید می کند که قادر به شناسایی مناطق کوچک است. با این حال، نمی تواند بسیار عمیق به بستر دریا نفوذ کند (چند ده متر، بسته به نوع رسوب و عمق آب).
- Chirp - یکی دیگر از سیستم های فرکانس بالا می باشد که برای بررسی های نفوذ کم عمق (معمولاً 20 تا 50 متر بسته به نوع رسوب و عمق آب) استفاده می شود. صدای چیرپ یک پالس بلند (فرکانس پایین) تولید می کند که از چندین شکل موج فرکانس بالاتر تشکیل شده است. این انرژی کلی را که می تواند توسط منبع تولید شود افزایش می دهد و نفوذ را بهبود می بخشد.
- بومر: سیستمی با فرکانس پایین (فرکانس های غالب بین 500 هرتز و 5 کیلوهرتز) می باشد که قادر به نفوذ بسیار بیشتر به زیر بستر دریا (تا 100 متر) است. در این سیستم از سیم پیچ القایی و صفحه فلزی برای تولید پالس آکوستیک استفاده می شود و می توان از یک صفحه ی تک یا یک سیستم صفحه سه-گانه استفاده نمود. خروجی انرژی ترکیبی توسط سیستم صفحه سه گانه در تنظیمات بررسی آب عمیق تر (تا 1000 متر) مفید بوده و قابلیت تولید داده های با وضوح بالا در حدود 10 ثانیه سانتی متری (بسته به نوع رسوب و عمق آب) را دارد.؟
- اسپارکر – این سیستم با تولید یک جرقه الکتریکی کار میکند که آب دریا را در اطراف نوک آرایه جرقهزن تبخیر میکند. این آب تبخیر شده به سرعت منبسط می شود و یک موج فشار ایجاد می کند. جرقه های بزرگ بسیار پرقدرت (~ 12000 کیلوژول) می توانند فرکانس پایین تری تولید کنند (تا 50 هرتز) و تا عمق 1000 متری نفوذ کنند. سیستمهای جرقهزن کوچکتر معمولاً برای بررسیهای بستر زیر دریا با وضوح بالا استفاده میشوند که محدوده ی فرکانسی قابل مقایسه با بومر دارند و اغلب به نفوذ بیش از 100 متر و وضوح 15 سانتی متر می رسند (بسته به جنس زمین).
شماتیک انجام عملیات ساب باتم پروفایلر
داده های ثبت شده توسط ساب باتم پروفایلر را می توان برای اهداف مختلفی از جمله موارد زیر استفاده نمود:
- ارزیابی خطر زمین برای پروژه های حفاری یا ساختمانی؛
- برنامه ریزی بررسی های ژئوتکنیکی؛
- بررسی مسیر کابلی؛
- تصویربرداری از سازه های زیرسطحی، ساختمان ژئومدل؛
- شناسایی مرجان ها و زیستگاه های دریایی؛
- پایش و مدیریت محیط زیست.
شکست لرزهای یا Seismic Reflection
بازتاب لرزهای یا Seismic Reflection تکنیکی است که برای مطالعه ساختار زیرسطحی بستر دریا استفاده می شود. این روش شامل انتشار امواج صوتی از یک منبع (مانند یک تفنگ بادی) و ضبط امواج منعکس شده با استفاده از هیدروفون یا ژئوفون می باشد. با تجزیه و تحلیل زمان سفر و دامنه امواج منعکس شده، محققان می توانند ترکیب و ساختار رسوبات و لایه های سنگی زیرین را استنباط کنند. این اطلاعات برای درک فرآیندهای زمین شناسی، شناسایی ذخایر نفت و گاز و ارزیابی خطرات زمین مانند زلزله و سونامی حیاتی است.
شکست لرزه ای بر اساس اندازه گیری زمان انتشار امواج لرزهای کشسان، از منابع به ژئوفون ها، از طریق ساختارهای زمین شناسی زیرسطحی است. امواج در مرزهای مواد با چگالی و خواص تغییر شکل متفاوت پرش می کنند و می شکنند.
یک موج لرزه ای بر روی سطح با برخورد چکش یا ویبراتور ایجاد می¬شود. ورود موج به سطح توسط سنسورهای اندازه گیری - ژئوفون تشخیص داده می شود.
شکست لرزه ای زمان حرکت موج از منبع به لایه ای با چگالی متفاوت را به همراه لایه و بازگشت به ژئوفون اندازه گیری می کند. قرار دادن ژئوفون در امتداد جهت، مشخصاتی دوبعدی از سرعت انتشار موج به دست می دهد. برای پروفیل های سرعت سه بعدی، چندین خط ژئوفون بر روی شبکه های از پیش تعریف شده در زمین قرار می گیرند. روش شکست لرزه ای دریایی برای کاوش خاک پی در بستر دریا استفاده می شود.
روش شکست بر اساس شکست امواج الاستیک در مرز بین دو محیط است که سرعت آن ها نیاز گرادیان عمودی مثبت را برآورده می کند. امواج الاستیک که عمداً در سطح زمین ایجاد می شوند با سرعت اولین محیط شروع به انتشار می کنند. برای این روش، مهمترین موجی است که در زاویه بحرانی یا در زاویه شکست کل به مرز می رسد. موج بیشتر در امتداد مرز با سرعت محیط پایین گسترش می یابد و سپس به سطح زمین باز می گردد (طبق اصل هویگنز)، جایی که بر روی ژئوفون های کاشته شده اثر می گذارد. مدت زمانی که بین انتشار و دریافت امواج لرزه ای می گذرد به عمق سازه های مورد بررسی خاک پی و به سرعت انتشار امواج لرزه ای در طول مسیر انتشار آن ها، از منبع، از طریق انکسارگر و بازگشت به آن بستگی دارد. گیرنده. برای شروع یک نیروی مکانیکی، یعنی یک موج لرزه ای القا شده مصنوعی، از دستگاه های مختلفی برای برخورد به سطح زمین و انتقال نیروی مکانیکی به زیر سطح استفاده می شود. روشهای مستقیم و روشهای مدلسازی معکوس برای بدست آوردن عمق و آرایش فضایی ناپیوستگیهای الاستیک از نمودار st استفاده میشوند.
پروفیل شکست لرزه ای
برخلاف روشهای بررسی لرزهای زمینی، در روشهای بررسی لرزهای دریایی به جای ژئوفون از هیدروفون استفاده میشود، در حالی که از تفنگهای بادی برای تحریک امواج لرزهای استفاده میشود. هیدروفون ها (ژئوفون های پیزوالکتریک) به دلیل حساسیت به تغییرات فشار در گمانه ها و اندازه گیری های دریایی استفاده می شوند. وزن بر روی یک سری صفحات ساخته شده از یک کریستال پیزوالکتریک (کوارتز، تورمالین یا تیتانات باریم) قرار دارد. شتاب رو به پایین خاک باعث کاهش وزن ظاهری جرم و بالعکس می شود که باعث تغییر فشار روی صفحات و ایجاد ولتاژ الکتریکی در آن ها می شود. تفنگ بادی وسیله ای است که حباب هوای بسیار فشرده را به داخل آب تزریق می کند. طیف فرکانس به مقدار هوای درون حباب، فشار هوا و عمق آب بستگی دارد.
ساید اسکن سونار
ساید اسکن سونار یک تکنیک است که از امواج صوتی برای ایجاد تصاویر دقیق از بستر دریا استفاده میکند. این روش شامل بکسل کردن یک دستگاه سونار در پشت یک کشتی مطالعاتی است که پالسهای صوتی منتشر میکند و پژواکهای برگشتی را ضبط میکند. تصاویر بدست آمده، اطلاعات ارزشمندی در مورد بافت، ترکیب و ویژگیهای بستر دریا مانند غرق شدن کشتیها، خطوط لوله و سازندهای زمین شناسی ارائه میدهند. این دادهها برای نقشه برداری زیستگاه، پایش محیطی و تحقیقات باستان شناسی مورد استفاده قرار میگیرد.
نحوه عملکرد ساید اسکن سونار
ساید اسکن سونار باید امکان تفکیک زاویهای بسیار بالا را داشته باشد تا بتواند پژواکهایی را که از عناصر بازتابنده بستر دریا بطور زاویهای بسیار نزدیک به یکدیگر میآیند، شناسایی کند. حالت عمومی کارکرد این سیستم سونار در شکل زیر نشان داده شده است:
- کشتی پایلوت (NP)، با تجهیزاتی که بخش کنترل و پردازش داده سونار اسکن جانبی را تشکیل میدهد، با سرعتی بین 2 تا 6 گره دریایی، یک وسیله نقلیهی سبک کوچک (VL) را یدک میکشد که قسمتهای داخل دریا را در خود جای میدهد.
- مجموعهای از مبدلهای انتشار/دریافت امواج الکترونیک مرتبط با قسمت خشک از طریق کابل تبادل داده و سیگنال ویژه به منظور ایجاد پرتوهای آکوستیک اسکن جانبی.
- عمق ناوبری وسیله نقلیه کوچک در حدود 100-200 متر از کف برای اعماق سایت که بیش از 1000 متر نیست ثابت نگه داشته میشود.
- در طول مسیر وسیله نقلیه کوچک، سیگنالهای صوتی ضربهای منتشر میکند که به طور مناسب پس زمینه (پرتوهای اسکن جانبی) را به منظور بدست آوردن یک سری پژواک برگشتی که توسط پایههای صوتی دریافت میشود، ولتاژهای ضربهای ایجاد میکند. برای نقشه برداری بستر دریا پردازش شود.
عملیات اسکن صوتی بستر دریا، در اصل ، طبق ترتیب زیر انجام میشود:
- (VL) یک پالس صوتی منتشر میکند که قادر به روشن کردن، با ضخامت کالیبره شده است، دو بخش بستر دریا، بخش سمت راست و بخش چپ، بخشی از بستر دریا زیر عمودی (VL) حذف میشود
- پژواک آرئولهای کوچک که بخشهای روشن را تشکیل میدهند توسط پایههای هیدروفونیک (VL) دریافت میشود که آنها را به ولتاژ الکتریکی تبدیل میکند. اینها با مبدلهای A/D مناسب تقویت، فیلتر و تبدیل شده اند، به سیستم محاسبه و پردازش سونار در (NP) ارسال میشوند.
- سیستم محاسبه، بر اساس تفاوت در زمان رسیدن پژواکهای منفرد، موقعیت آرئولهای کوچک را در امتداد باند روشن برای ترجمه به فرمت ویدئویی اولین نوار اسکن شناسایی میکند.
- (VL)، که توسط (NP) کشیده می شود، پیشروی را ادامه میدهد و فرایند را تکرار میکند.
هر چهار عمل فوق مربوط به یک نوار اسکن جدید است که به طور مناسب در کنار نوار قبلی قرار گرفته است تا به جلوه ارائه ویدیوی آبشاری دست یابد. در شکل زیر نقشهای از بستر دریا را مشاهده میشود که در آن برخی از نوارهای اسکن برجسته شده است.
فرکانسهای کاری و ویژگیهای پرتو صوتی برای ساید اسکن سونار:
فرکانس ساید اسکن سونارها معمولاً از 80 تا 600 کیلوهرتز متغیر است. مقادیر فرکانس پایین برای کشف اشیا (رزولوشن پایین) و فرکانسهای بالاتر برای طبقهبندی آنها (رزولوشن بالا) استفاده میشود.
مگنومتر (مغناطیس سنجی)
مغناطیسسنجی یک تکنیک ژئوفیزیکی است که برای اندازهگیری تغییرات میدان مغناطیسی زمین استفاده میشود که میتواند اطلاعات ارزشمندی در مورد ساختار و ترکیب زمین شناسی زیرسطحی ارائه دهد. در تحقیقات ژئوفیزیک دریایی، مغناطیس سنجی برای مطالعه بستر دریا و رسوبات زیری و همچنین برای مکانیابی و نقشه برداری از سایتهای باستان شناسی غرق شده، کشتیهای غرق شده و سایر اشیاء مورد علاقه استفاده میشود.
مغناطیسسنجهای دریایی معمولاً پشت یک کشتی تحقیقاتی بکسل میشوند و امکان جمعآوری مداوم دادهها را در حین حرکت کشتی در امتداد یک شبکه بررسی از پیش تعیینشده فراهم میکنند. رایجترین انواع مغناطیسسنجهای دریایی، مغناطیسسنج تقدمی پروتون و مغناطیسسنج بخار سزیم هستند که هر دو بسیار حساس هستند و قادر به تشخیص تغییرات جزئی در میدان مغناطیسی زمین هستند.
کاربردهای مغناطیس سنجی در تحقیقات ژئوفیزیک دریایی:
- نقشه برداری از بستر دریا: مغناطیس سنجی را میتوان برای نقشهبرداری از توزیع مواد معدنی مغناطیسی در رسوبات کف دریا استفاده کرد که میتواند بینشی در مورد تاریخچه زمینشناسی و فرآیندهایی که بستر دریا را شکل دادهاند ارائه دهد. این اطلاعات میتواند برای شناسایی مناطق بالقوه ذخایر معدنی یا هیدروکربنی و همچنین برای اطلاعرسانی تصمیمات مربوط به توسعه زیرساختهای بستر دریا مورد استفاده قرار گیرد.
- مطالعات تکتونیکی: مغناطیس سنجی دریایی میتواند به محققان کمک کند تا فرآیندهای تکتونیکی را که پوسته زمین را شکل دادهاند، مانند گسترش کف دریا و تکتونیک صفحات، درک کنند. با تجزیه و تحلیل ناهنجاریهای مغناطیسی در بستر دریا، دانشمندان میتوانند سن و سرعت گسترش پوسته اقیانوسی و همچنین محل مرزهای صفحات زمین ساختی گذشته و حال را تعیین کنند.
- بررسیهای باستان شناسی: مغناطیس سنجی ابزار ارزشمندی برای مکانیابی و نقشه برداری از مکانهای باستان شناسی غرق شده، مانند کشتیهای غرق شده و سازههای بندری باستانی است. با تشخیص تغییرات میدان مغناطیسی زمین ناشی از حضور مواد آهنی، مغناطیسسنجها میتوانند به باستان شناسان کمک کنند تا مناطق مورد علاقه را برای تحقیقات بیشتر شناسایی کنند.
- ارزیابیهای زیست محیطی: مغناطیس سنجی دریایی را میتوان برای شناسایی و ترسیم توزیع مواد آهنی در محیط، مانند مهمات منفجر نشده (UXO) یا سایر مواد خطرناک استفاده کرد. از این اطلاعات میتوان برای اطلاع رسانی ارزیابیهای زیست محیطی و تلاشهای اصلاحی و همچنین برای اطمینان از ایمنی پروژههای ساخت و ساز دریایی استفاده کرد.
- خطرات زمین شناسی: مغناطیس سنجی میتواند با شناسایی ناهنجاریهای مغناطیسی مرتبط با این ویژگیها، به شناسایی خطرات زمین شناسی، مانند فعالیتهای آتشفشانی یا مناطق گسلی کمک کند. این اطلاعات را میتوان برای اطلاع رسانی ارزیابی خطر و استراتژیهای کاهش برای جوامع ساحلی و زیرساختهای فراساحلی مورد استفاده قرار داد.
در نتیجه، مغناطیسسنجی یک ابزار همه کاره و ارزشمند در تحقیقات ژئوفیزیک دریایی است که بینشهایی را در مورد جنبههای زمینشناسی، باستانشناسی و محیطی بستر دریا و ساختارهای زیرین آن ارائه میدهد. با استفاده از مغناطیسسنجی در ارتباط با سایر تکنیکهای ژئوفیزیک، محققان میتوانند درک جامعی از محیط زیست دریایی و منابع بالقوه، خطرات و اهمیت تاریخی آن ایجاد کنند.
هیدروگرافی
هیدروگرافی شامل اندازهگیری و تجزیه و تحلیل پارامترهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آب است. برخی از آزمایشات فیزیکی و شیمیایی که میتوان در هیدروگرافی انجام داد عبارتند از میزان شوری آب، میزان دمای آب در عمق، pH، کدورت، رنگ، هدایت الکتریکی، قلیاییت کل، بیکربنات، کربنات، سختی کل، میزان کلسیم، منیزیم، کلراید، سولفات، سدیم و میزان اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD) . دادههای جمع آوری شده از این آزمایشها را میتوان برای ایجاد نقشههای هیدروگرافی، مطالعه کیفیت آب و نظارت بر تغییرات اکوسیستمهای آبی در طول زمان مورد استفاده قرار داد.
مروری بر نقش عمقسنجی در مطالعات ژئوفیزیک دریایی
عمق¬سنجی یا Bathymetry که از دو واژه یونانی "باتوس" (عمق) و "مترون" ( اندازهگیری) گرفته شده است، مطالعه علمی عمق زیر آب در اقیانوسها، دریاها است. شامل اندازهگیری و نقشهبرداری از توپوگرافی بستر دریا که برای درک جنبههای مختلف زمین شناسی دریایی، ژئوفیزیک، اقیانوس شناسی، بوم شناسی بستر دریا، و همچنین برای برنامهریزی و هدایت فعالیتهای دریایی مانند ساخت و سازهای دریایی بسیار مهم است.
برای جمعآوری دادههای عمقسنجی، از تکنیکهای سنتی تا فناوریهای سنجش از راه دور پیشرفته استفاده میشود. این روش ها را می¬توان به طور کلی به سه گروه تقسیم کرد: اندازه¬گیری مستقیم، روش¬های صوتی و سنجش از دور مبتنی بر ماهواره.
1. اندازهگیری مستقیم
اندازهگیری مستقیم شامل اندازهگیری فیزیکی عمق آب با استفاده از میله عمق سنج یا یک کابل عمق سنج می باشد. از لحاظ تاریخی، این روش به طور گسترده توسط دریانوردان برای حرکت در آب های کم عمق و اجتناب از خطرات مورد استفاده قرار می گرفت. اگرچه اندازه گیری مستقیم دقیق است، اما کار فشرده، زمان بر و محدود به اعماق نسبتاً کم است. در نتیجه، تا حد زیادی با تکنیک های کارآمدتر و پیشرفته تر جایگزین شده است.
برای اندازهگیریها توسط کابل عمق سنج بايد وزنه های مناسب به آن متصل شوند تا کابل را تا حد امکان در حالت عمودی نگه دارند. همچنین مي توان از تجهیزات عمق سنجي به صورت تجهیزات معلق استفاده کرد. الزامات قرارگیری تجهیزات معلق در استاندارد INSO 17249 ایران مصوب 1392 به تفصیل بیان شده است.
2. روش های آکوستیک
روشهای صوتی رایجترین تکنیکهای مورد استفاده برای جمعآوری دادههای عمق سنجی در مطالعات ژئوفیزیک دریایی هستند. آن ها بر اصل EcoLocation تکیه میکنند، جایی که امواج صوتی از یک فرستنده ساطع می شوند، از کف دریا منعکس می گردد و توسط گیرنده شناسایی میشوند. مدت زمانی که امواج صوتی به سمت بستر دریا و برگشت از آن صرف می شود برای محاسبه عمق آب استفاده می شود. انواع مختلفی از روش های صوتی وجود دارد، از جمله:
الف. اکو سینگل بیم: در این روش یک پرتو باریک از امواج صوتی را به صورت عمودی به سمت پایین ساطع می کنند و زمان بازگشت پژواک را اندازه گیری می کنند. اکوی صداهای تک پرتو برای بررسی های مقیاس کوچک و کاربردهای آب کم عمق مناسب هستند.
ب. اکو مولتی بیم: سیستم های چند پرتوی چندین پرتو از امواج صوتی را به طور همزمان ساطع می کنند و یک نوار وسیع از بستر دریا را می پوشانند. این امکان را برای نقشه برداری کارآمدتر و دقیق تر از مناطق بزرگ و ساختارهای پیچیده بستر دریا فراهم می کند. اکو صداهای چند پرتو به طور گسترده ای در مطالعات ژئوفیزیک دریایی برای نقشه برداری دقیق عمق سنجی و توصیف کف دریا استفاده می شود.
ج. سونار اسکن: سونار امواج صوتی ساطع می کند که عمود بر کف دریا حرکت می کند و به سونار بازمی گردد و تصویری از کف دریا ایجاد می کند. شدت پژواک های بازتاب شده برای ایجاد تصاویری با وضوح بالا از بافت و ویژگی های بستر دریا استفاده می شود. سونار اسکن جانبی به ویژه برای شناسایی و نقشه برداری ساختارهای بستر دریا، مانند کشتی های غرق شده، سازندهای زمین شناسی و زیستگاه های زیر آب مفید است. در این روش از امواج صوتی با فرکانس بالا برای ایجاد تصویری دقیق از بستر دریا استفاده می شود. این تصویر توپوگرافی، بافت و ویژگی های بستر دریا مانند غرق شدن کشتی ها، زباله ها و سازندهای زمین شناسی را نشان می دهد. سونار اسکن جانبی معمولاً در باستان شناسی دریایی، اقیانوس شناسی و هیدروگرافی استفاده می شود.
د. ساب باتم پروفایلر: در این متد امواج صوتی با فرکانس پایین منتشر می شود که به کف دریا نفوذ می کند و لایه های زیرسطحی را منعکس می کند و نمایه ای از لایه های رسوبی در زیر بستر دریا ایجاد می کند. ساب باتم پروفایلر اطلاعاتی در مورد ضخامت و ترکیب رسوبات و همچنین وجود ویژگی ها و منابع زمین شناسی مدفون ارائه می دهند. پروفیل زیربستر دریا معمولاً در زمین شناسی دریایی، رسوب شناسی و مطالعات زیست محیطی استفاده می شود.
3. سنجش از راه دور مبتنی بر ماهواره
تکنیکهای سنجش از دور مبتنی بر ماهواره از ارتفاعسنجی راداری برای اندازهگیری ارتفاع سطح دریا استفاده میکنند که تحت تأثیر توپوگرافی زیرین بستر دریا قرار دارد. با تجزیه و تحلیل تغییرات در ارتفاع سطح دریا، دانشمندان می توانند عمق سنجی کف اقیانوس را استنباط کنند. اگرچه عمق سنجی مشتق از ماهواره در مقایسه با روش های آکوستیک وضوح و دقت کمتری دارد، اما برای نقشه برداری از مناطق بزرگ و دورافتاده اقیانوس که دسترسی به آن ها با کشتی های بررسی سنتی دشوار است، ارزشمند است.
کاربردهای عمق سنجی در مطالعات ژئوفیزیک دریایی
داده¬های عمق سنجی برای طیف وسیعی از مطالعات ژئوفیزیک دریایی ضروری است، از جمله:
1. نقشه برداری و شناسایی بستر دریا : نقشه های عمق سنجی با وضوح بالا اطلاعات دقیقی در مورد توپوگرافی بستر دریا ارائه می دهند که برای درک فرآیندهای زمین شناسی مانند زمین ساخت صفحه، فعالیت های آتشفشانی و رسوب گذاری بسیار مهم است. داده های عمق سنجی همچنین به شناسایی و نقشه برداری از ویژگی های بستر دریا، مانند کوه های زیر آب، دره ها و برآمدگی ها کمک می کند.
2. توزیع و انتقال رسوب: عمق سنجی نقش مهمی در مطالعه توزیع و انتقال رسوبات در محیط های دریایی دارد. با تجزیه و تحلیل داده های عمق سنجی، دانشمندان می توانند محیط های رسوبی، مسیرهای رسوب و تأثیر جریان های اقیانوسی بر انتقال رسوب را شناسایی کنند.
3. فرآیندهای تکتونیکی و خطرات زلزله: داده های عمق سنجی برای مطالعه فرآیندهای زمین ساختی، مانند شکل گیری و حرکت صفحات اقیانوسی ضروری است. با تجزیه و تحلیل توپوگرافی بستر دریا، دانشمندان می توانند مناطق گسل فعال را شناسایی کنند، خطرات زلزله را ارزیابی کنند و مکانیسم های حرکت زمین ساخت صفحه را بهتر درک کنند.
4. اکتشاف و مدیریت منابع: داده های عمق سنجی برای اکتشاف و مدیریت منابع طبیعی مانند نفت، گاز و مواد معدنی بسیار مهم است. نقشه های تفصیلی بستر دریا می تواند به شناسایی ذخایر منابع بالقوه، هدایت قرار دادن تجهیزات حفاری و نظارت بر اثرات زیست محیطی استخراج منابع کمک کند.
5. نقشه برداری و حفاظت از زیستگاه های دریایی: داده های عمق سنجی برای نقشه برداری و توصیف زیستگاه های دریایی، مانند صخره های مرجانی، بستر علف های دریایی و اکوسیستم های اعماق دریا، حیاتی هستند. این اطلاعات برای تلاشهای حفاظتی ضروری است، زیرا به دانشمندان کمک میکند تا زیستگاههای آسیبپذیر را شناسایی کنند، تأثیرات فعالیتهای انسانی را ارزیابی کنند، و استراتژیهایی برای حفاظت و احیای زیستگاه توسعه دهند.
جمعبندی
عمق سنجی یکی از جنبه های اساسی مطالعات ژئوفیزیک دریایی است که داده های ضروری را در مورد توپوگرافی و ویژگی های بستر دریا ارائه می دهد. با استفاده از تکنیکهای پیشرفته جمعآوری دادهها، مانند روشهای صوتی و سنجش از دور مبتنی بر ماهواره، دانشمندان میتوانند بینشهای ارزشمندی در مورد فرآیندهای زمینشناسی، توزیع رسوب، فعالیتهای زمین ساختی و زیستگاههای دریایی که کف اقیانوسهای ما را شکل میدهند، به دست آورند. با نقشه برداری از بستر دریا و شناسایی ویژگی های زمین شناسی مانند گسل ها و چین خوردگی ها، دانشمندان می توانند مناطقی را که احتمال وجود ذخایر نفت و گاز وجود دارد را شناسایی کنند. از این اطلاعات می توان برای هدایت عملیات حفاری و کاهش خطر خشک شدن چاه ها استفاده کرد.